ننگ دفتر
محمد اسحاق ثنا محمد اسحاق ثنا

خاطر مرا ز غصه دوران مکدر است

روز و شبم طلیعه ای فردای محشر است

امروز از گلوی زمان مرگ می چکد

گلها چه زود نشگفد وزود پرپر است

ای من مخواه سرود طربناک زندگی

شعریکه نیست درد در آن ننگ دفتر است

آرامی از کجاست درین گوشه ای غریب

هردم صدای جنگ ز کشور مکرر است

آنجا عدالتست به رشوت شود تمام

مظلوم بدون رشوه به کشتن برابر است

آنجا درخت بر ندهد بار نآورد

هردم تبر به بازوی نخلی که پربراست

تاکی دوام جنگ بر هرگوشه ای وطن

مردم هزار کشته در خون شناور است

ناله "ثنا" ز خصم وطن بلبل حزین

آنکس که سوخت لانه ای من بس ستمگراست

 

ونکوور کانادا

پنجشنبه 24-1-2013

 


January 24th, 2013


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
شعر،ادب و عرفان